۸۰ نتیجه برای نی
لعبت تقوی، صفیه طیبی، سبحان طیبی، بهرام کریمیان،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
تالاب بین المللی گاوخونی در استان اصفهان و دارای مساحتی معادل ۴۷۰ کیلومترمربع می باشد. این تالاب یک چاله گرابنی است که توسط رسوبات کواترنری پوشانده شده است. این پژوهش که در سال ۱۳۸۹ در تالاب بین المللی گاوخونی انجام پذیرفته به بررسی تغییرات اقلیمی بخش شمالی تالاب گاوخونی بر اساس رسوب شناسی شیمیایی (عناصر اصلی و فرعی) می پردازد. شواهد رسوب شناسی شامل مطالعه فرایندهای فرسایشی و مطالعه رسوبات از جمله ترکیب و شرایط رسوب گذاری، از شواهد مهم تحلیل شرایط اقلیمی گذشته است. در مطالعه حاضر از ۷ مغزه ۱ تا ۲ متری استفاده شده است. این مغزه ها دارای پراکندگی سیستماتیک خوبی در منطقه مورد مطالعه هستند و عمق آن ها با توجه به شرایط مغزه گیری و ویژگی های ژئومورفیک تعیین شده اند. روش تحلیل داده ها مبتنی بر روش های ژئو شیمیایی و تعیین درصد فراوانی عناصر ذکر شده در هر نمونه رسوبی برای تعیین شرایط آب و هوایی منطقه در آن دوره رسوب گذاری بوده است. با استفاده از تحلیل چهار عنصر حساس به تغییر شرایط محیطی یعنی کلسیم، منیزیم، منگنز و استرانسیم و نسبت های منیزیم، منگنز و استرانسیم به کلسیم نتایجی از تغییرات شرایط محیطی بدست آمد. بر اساس نمونه های مورد آزمایش یک تقسیم بندی از شرایط اقلیمی گذشته در منطقه بدست آمد. بر اساس تمام شواهد به طورکلی به نظر می رسد در مقاطع ۱۰۰ و ۱۴۰ سانتی متری، دوره های خشک و در مقاطع ۶۰ و ۲۰۰ سانتی متری دوره های مرطوب تجربه شده است. در ۲۰ سانتی متری اول مغزه ها یعنی رسوبات زمان حاضر شرایط بینابین یا نیمه خشک وجود دارد.
مریم پناهنده، نبی اله منصوری، نعمت اله خراسانی ، عبدالرضا کرباسی، برهان ریاضی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
در این بررسی غلظت سه فلز سمی غیر ضروری سرب، کادمیوم و کروم در بافت عضله سه گونه پرمصرف ماهی در حاشه تالاب انزلی (اردک ماهی، کپور محلی، شاه کولی) با استفاده از روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی سنجش شد. بیشترین غلظت فلزات در بافت عضله اردک ماهی و کمترین در شاه کولی مشاهده گردید میانگین غلظت سرب، کادمیوم و کروم در بافت عضله اردک ماهی به ترتیب ۰۶/۰±۵۶/۲، ۰۴/۰±۲۳/۰ و ۱۱/۰ ±۲۴/۱، کپور محلی ۴۴/۰± ۵۶/۱، ۰۴/۰±۱۶/۰ و ۱۱/۰±۸۲/۰ و شاه کولی ۳۰/۰ ±۲۸/۱، ۰۹/۰±۱۰/۰و ۲۰/۰±۵۲/۰ میکرو گرم بر گرم وزن خشک بوده است و رابطه Pb>Cr>Cd در مورد همه گونه ها برقرار بود. میزان مواجهه و خطر بالقوه ناشی از مواجهه با مصرف ماهیان مورد مطالعه با استناد به دستورالعمل سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا تخمین زده شد. غلظت فلزات بدست آمده در مقایسه با استانداردهای جهانی در دو گونه اردک ماهی و کپور محلی مقدار سرب (به ترتیب ۵۱/۰، ۳۱/۰ میکرو گرم بر گرم وزن تر) از استاندارد سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۷) ( ۳/۰ میکروگرم بر گرم وزن تر) کمی بیشتر بدست آمد و این در حالیست که محتوای دو عنصر کادمیوم و کروم در بافت عضله مقادیری بایین تر از حد استاندارد را نشان داد، همچنین بر طبق نتایج بدست آمده بیشترین میانگین دوز مصرف روزانه به عنصر سرب اختصاص داشت که در گونه اردک ماهی تالاب انزلی مشاهده گردید. با این وجود برآورد خطر بالقوه در بومیان در مورد همه گونه های مورد بررسی مقداری کمتر از ۱ را نشان داد که بیانگر این نکته است که مصرف ماهی خطر بالقوه ای را برای مصرف کنندگان به دنبال نخواهد داشت.
هوشمند عطایی، راضیه فنایی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تغییرات متوسط دمای حوضه آبریز گاوخونی طی نیم قرن اخیر صورت گرفته است. در این راستا از آمار متوسط دمای ایستگاههای نجفآباد، میمه، شهرضا، اصفهان، ورزنه، همگین، چادگان و دامنهفریدن در سطح حوضه طی مقطع زمانی ۲۰۱۰- ۱۹۶۱ (۱۳۹۰- ۱۳۴۰ هجری شمسی) در مقیاس ماهانه و سالانه استفاده گردید. ابتدا تستهای بهنجاری و همگنی دادهها توسط آزمون اندرسون- دارلینگ و توالی صورت پذیرفت. سپس با توجه به غیرنرمال بودن دادهها، آزمون آماری- گرافیکی من- کندال جهت بررسی و تحلیل روند انتخاب گردید. در ادامه تغییرات جزئی و کوتاهمدت نیز با استفاده از آزمون گرافیکی من- کندال شناسایی شد. در پایان روندهای بهدست آمده توسط نرمافزار Arc Gis پهنهبندی و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش روشن میسازد که طی ماههای گرم سال روندهای افزایشی گسترش بیشتری داشته و مناطق بیشتری از حوضه را در بر گرفته است. روندهای نامبرده در مجموع در مناطق شرق، مرکز، جنوب و تا حدودی غرب حوضه مشاهده شده است. روندهای کاهشی نیز تنها در دو ایستگاه میمه و شهرضا به وقوع پیوسته است. طی ماههای سرد سال روندهای مشاهده شده نمود کمتری داشته و پهنه بدون روند بیشتر خودنمایی میکند تا جایی که در ماه دسامبر کل مساحت حوضه را در بر میگیرد. در رابطه با تغییرات تصادفی نیز نتایج حاکی از آن است که تغییرات تصادفیِ افزایشی در ایستگاههای اصفهان و دامنه فریدن و تغییرات تصادفیِ کاهشی در ایستگاه میمه بیشتر از سایر ایستگاههای مورد مطالعه رخ داده است. در مجموع نتایج پژوهش نشان می دهد متوسط دمای حوضه آبریز گاوخونی عمدتاً روند افزایشی داشته و تشدید خشکسالیها، محدود شدن پهنه تالاب و تغییرات کمی و کیفی اکوسیستم را به دنبال داشته است.
پیمان کرمی، صابر قاسمی، میثم قاسمی، سید مجید حسینی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
پرندگان آبزی و کنارآبزی، شاخصترین گروه جانوری برای تشخیص تغییرات اکولوژیک در محیطهای مانگرو به شمار میآیند. برای تعیین میزان تغییرات درشاخصهای تنوع زیست یپرندگان آبزی وکنارآبزی وفراوانی نسبی آنها درمنطقه حفاظت شده حرا، آمار سرشماری نیمه زمستانه در بازه زمانی ۶ ساله (۱۳۹۰-۱۳۸۵) مورد بررسی قرار گرفت. میانگین مشاهدات درطول این بازه زمانی ۶۸/۴۴۶۳ ± ۱۲۸۳۶ قطعه محاسبهگردید. گونههای Egrettagularis، Charadriusmongolus ،Calidrisalpina،Laruscachinnan و Sternanilotica به ترتیب از تیره حواصیلیان ،سلیمیان، آبچلیکیان، کاکاییان و پرستودریاییان فراوانترین گونهها بودهاند. آنالیز نسبتهای تشابهSIMPER نشان دادکه درصدمتوسط نسبت تشابه ۹۰/ ۶۲درصد بوده وفراوانترین گونه –هادرطول این بازه زمانی بهتر تیبسلیم خرچنگخوار Dromasardeola ،تلیلهشکمسیاه Calidrisalpinaوگیلان شاه بزرگNumeniusarquata بودهاند (بر اساس آنالیز نسبتهای تشابه به ترتیب ۵۸/۱۸، ۹۲/۱۳ و ۶۹/۱۰ درصد). چهار گونه سلیم خرچنگخوار، تلیله شکمسیاه ، گیلانشاه بزرگ و آبچلیک نوکسر بالا بیش از ۵۰ درصد مشاهدات پرندگان را شامل میشوند. بررسی شاخصهای تنوع مشخص کردکه تنوع درسال ۱۳۹۰(۲۰۱۲) درمقایسه باسالهای دیگربیشتربودکه درآن شاخصهای شانون وینر(H') ،سیمپسون (D) ومکینتاش (D) به ترتیب ۹۹/۲، ۳۱/۱۴، ۷۴/۰؛ شاخصهای غنای گونهای که همان فراوان یگونهای بود وشاخصهای یکنواخت یپایلو (J') و مکینتاش (E) به ترتیب ۷۳،۴۱ /۰ و ۸۶/۰ محاسبه گردید. علاوه براین،نمودارحاصل ازمرتبسازی تنوع زیستی به روشRenyi نشان دادکه سال۱۳۹۰ دارای بیشترین تنوع بوده است.آنالیز SHEنیزبیانکننده این موضوع بودکه مؤلفههای موثربرشاخص عددی تنوع گونهای ، مؤلفههای غنا ویکنواختی گونهای بودهاند.
نفیسه علیپور، مهران آوخ کیسمی، ابوالفضل عسکری ساری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
در این تحقیق امکان پرورش توأم میگوی جوان آب شیرین و گیاهان دارویی آلوورا و رازیانه در سیستم آکوآپونیک بررسی گردید.این بررسی در دو تیمار و سه تکرار درآزمایشگاه مرکزآموزش جهادکشاورزی خلیج فارس بوشهردر تیرماه ۱۳۹۰ مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد۲۰۰ قطعه میگو با میانگین وزنی±۱۳/۰گرم به صورت تصادفی در۶ آکواریوم مستقر شدند.تیمارها شامل میگوی جوان آب شیرین (Macrobrachium rosenbergii) و گیاه آلوورا(Aloe vera) و رازیانه((Foeniculum vulgare و شاهد فقط میگوی جوان آب شیرین میباشد. در پایان دوره ۴۰ روزه پرورش، میزان متغیرهای رشد به تر تیب شامل وزن نهایی بدن ، افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه،در صدبقاء وبعضی فاکتورهای فیزیک وشیمیایی مثلpH، آمونیاک و نیتریت تیمارها تفاوت معنیداری را نشان داد (۰۵/۰P<).ترکیبات بیوشیمیایی شاهد وتیمارو بعضی متغیرهای فیزیک وشیمیایی مانند دمای آب واکسیژن تفاوت معنیداری نداشت (۰۵/۰P>) .بنابراین نتایج این پژوهش موید آن است که تولیدگیاهان دارویی آلوورا ورازیانه درکنارمیگوتأثیر بسزایی درافزایش رشد و تولید آبزیان دارد.
علیشاهی علیشاهی، بهناز چشمه، رحیم پیغان، قربان پور قربان پور، تکاور محمدیان،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی اثر سه داروی بیهوشی MS۲۲۲، اسانس گل میخک و ۲- فنوکسی اتانول بر برخی پاسخ های ایمنی ماهی کپور معمولی و تعیین مادهای با کمترین اثر را روی واکنش-های ایمنی ماهی کپور انجام شد.درمطالعهحاضرکه در سال ۹۱ در دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران انجام شد، تعداد ۴۰۰ عددماهی کپور معمولی با وزن حدود ۱۰۰ گرم استفاده گردید. ابتدا غلظت مناسب القای بیهوشی در مورد سه داروی بیهوشی محاسبه گردید، سپس باداروهای فوق ماهیهای هر تیمار در مدت سه دقیقهتا مرحله بیهوشی سبک بیهوششدند، یک تیمار بدون ماده بیهوشی تیمار کنترل در نظر گرفته شد.درزمانهای۰، ۱، ۱۲، ۲۴ و ۷۲ ساعتبعدازبیهوشیازساقه دمی ماهیهاخونگیری از ساقه دمی به عمل آمد.فاکتورهای ایمنیشاملفعالیت لایزوزیم وفعالیت ضد باکتریایی سرم، فعالیت کمپلمان، فعالیت نیترو بلوتترا زولیوم (NBT)، میزان پروتئین و گلوبولین سرم، در مراحل نمونهگیری بینتیمارهامقایسهو از نظر آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.غلظت مناسب بیهوشی داروهای بیهوشی MS۲۲۲، اسانس گل میخک و ۲- فنوکسی اتانول در ماهی کپور معمولی را به ترتیب ۱۰۰، ۱۲۵ و ۴۰۰ میلیگرم در لیتر نشان داده شده. بیهوشی با سه دارو تأثیرمعنیداری در فعالیت لایزوزیم سرم در زمانهای مختلف نمونهگیری نداشت(۰۵/۰
P) و در سایر مراحل تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. مقایسه سایر شاخصهای ایمنی مورد مطالعه شامل فعالیت کمپلمان، فعالیت نیتروبلوتترازولیوم و میزان گلوبولین و پروتئین تامسرم در سه گروه مورد مطالعه تفاوت معنیداری را نشان نداد، هر چند کاهش نسبی این فاکتورها در برخی مراحل نمونهگیری در تیمار فنوکسی اتانول مشاهده شد.MS۲۲۲و گل میخک تأثیری در شاخصهای ایمنی ماهی کپور معمولی ندارند، ولی بیهوشی با فنوکسیاتانول باعث کاهش برخی شاخصهای ایمنی ماهی کپور معمولی شده و در تحقیقات مربوط به ایمنی شناسی آبزیان استفاده از فنوکسی اتانول توصیه نمیشود.
جعفر غلامی، سهیل سبحان اردکانی، اسمعیل۳ کهرم، نعمت اله خراسانی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
با توجه به اهمیت بومشناختی تالاب شیرینشو برای استقرارپرندگان به ویژه گونههای زمستانگذران و مطالعات اندک انجام شده در این زمینه درسطح کشور، دراین پژوهش نسبت به تعیین جایگاه و ارزش این تالاب با توجه به معیارهای مناطق مهم پرندگا ناتحادیه جهانی حفاظت از پرندگان و بررسی امکان معرفی آن به سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یک سایت دارای ارزش حفاظتی در یک دورهی یک ساله از آذرماه ۱۳۸۸ لغایت آذرماه ۱۳۸۹ اقدام گردید. بدین منظور، منطقه مورد مطالعه هر ۱۵ روزمورد بازدید قرارگرفت ودرهر بازدید با استفاده از روش مشاهده مستقیم به شناسایی و شمارش پرندگان و ثبت سایر اطلاعات مورد نیاز اقدام گردید. براساس نتایج این تحقیق درطول دوره مورد مطالعه، ۱۱۶ گونه پرنده متعلقبه ۳۵ خانواده در تالاب شناسایی شد. که از این میان شش گونه بالابان،کرکس کوچک، سبزقبا، گیلانشاه دمسیاه، اردک بلوطی وارد کسر سفید در زمره پرندگان در معرض تهدید فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت میباشند. با تطبیق نتایج حاصل از تحقیق با معیارهای اتحادیه جهانی حفاظت از پرندگان، تالاب شیرینسو برای قرار گرفتن در فهرستIBA ، واجد معیارهای A۱ جهانی وB۲ منطقه خاور میانه میباشد.
فاطمه آرین فر، سورنا ابدالی، مهنازسادات صادقی، علی حلاجیان،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
شویندهها یکی از آلایندههای مهم بوده که از طریق فاضلابهای صنعتی و خانگی وارد منابع زیستی آبزیان شده و زیست آبزیان را به مخاطره میاندازد این تحقیق نیز به بررسی اثرات دترجنت آنیونی (شامپو) بر فاکتورهای خونی ۱۲۰ عدد تاسماهی شیپ پرورشی یک ساله بامیانگین وزنی ۲/۵ ± ۶/۳۱ گرم، طی مجاورت کوتاهمدت در غلظتهای ۰، ۵ ،۱۰و ۱۵ میلیگرم در لیتر در ۱۲ عدد آکواریوم ۱۰۰ لیتری پرداخته است. اجرای این تحقیق در بهار ۱۳۹۱ در انستیتو تحقیقات بینالمللی ماهیان خاویاری دکتر دادمان انجام پذیرفت. جهت تعیین درصد لکوسیتها، RBC،WBC، هماتوکریت و هموگلوبین از سیاهرگ دمی ماهیان به کمک سرنگ ۲ سیسی در زمانهای ۱۲، ۲۴، ۴۸ ، ۷۲ و ۹۶ ساعت خونگیری صورت گرفت.نتایج پارامترهای خونی نشان داد که گلبولهای قرمز خون، درصد هماتوکریت، هموگلوبین، نوتروفیل، ائوزینوفیل و مونوسیت با افزایش غلظت و زمان مجاورت با شوینده از ۲۴ ساعت تا ۹۶ ساعت نسبت به شاهد افزایش یافته ولی گلبول سفید و لنفوسیت نسبت به شاهد کاهش یافته و تیمارها با شاهد اختلاف معنیداری را نشان دادند(۰۵/۰ >P). بنابراین ماهیان پس از مواجه با آلایندهها به علتکاهش اکسیژن محلول آب باعث فعالیت بیشتر ماهی و درنتیجه موجب کمبود اکسیژن در ماهی شده و با افزایش غلظت شوینده و مدت زمان ماندگاری ماهی در محیط با افزایش کلبول قرمز و با کاهش ایمنی ماهی همراه میباشد، بنابراین فاکتورهای خونی ماهیان برای مقابله با آلایندههای وارد شده به محیط زیستشان دستخوش تغییراتی میشوند.
امیرحسین دوامی، ناصر محمد نژاد، سیدمسعود منوری، محمود شریعت،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
محلهای دفن پسماند شهری دارای پتانسیل زیادی در آلوده ساختن محیط زیست و تاثیر بر سلامت انسان به دلیل تجزیه،تولید شیرابه و گازها هستند. این اثرات چنانچه به نحو مناسب مدیریت نشوند در محیطهای حساس، خسارات زیادی به همراه خواهند داشت.تالاب شادگان در استان خوزستان، در جنوب غربی ایران واقع و جزء تالابهای، بینالمللی میباشد و در معرض بسیاری از عوامل تهدید کننده قرار دارد. یکی از عوامل مهم تهدید کننده تالاب شادگان، تخلیه پسماندهای شهری و روستایی در آن است.با توجه به دفن روزانه ۲/۲۸ تن پسماند در این تالابو ارزشهای بومشناختی، صیادی، اقتصادی، سکونت و معیشت مردم، اهمیت دارد که ارزشگذاری زیستمحیطی براساس ضوابط و معیارهای ملی و بینالمللی محل دفن پسماندها انجام گیرد.این تحقیق براساس مطالعات میدانی و با استفاده از لایههای GISطبق ضوابط و معیارهای ملی و بینالمللی در سال ۱۳۹۲ انجام گرفت. نتایج نشان میدهد که محل دفن پسماندهای شادگان با ضوابط و معیارهای ملی همخوانی ندارد اما همخوانی آن با ضوابط و معیارهای بین المللی بیشتر است. در مجموع، عدم همخوانی محل دفن مورد مطالعه با ضوابط ملی و بینالمللی ۲/۳۸ درصد میباشد. مهمترین پارامترهایی که موجب عدم همخوانی محل دفن پسماند شادگان میگردند، مجاورت با جاده اصلی، چاه آب، مراکز مسکونی و تالاب است.
عبای عاشوری، حسین وارسته مرادی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقاله حاضر به منظور برررسی روند تغییرات تنوع و تراکم پرندگان آبزی و کنارآبزی مهاجر زمستانگذران در تالاب بینالمللی انزلی و چهار بخش آن (مرکزی، شرقی، غربی و سیاهکشیم)، بر اساس آمار سرشماری نیمه زمستانه یک دوره ۸ ساله (۱۳۸۴-۱۳۸۵ و ۱۳۸۷-۱۳۹۲) ارائه شده است. در طول دوره ۸ ساله مورد بررسی، ۷۰ گونه پرنده آبزی و کنارآبزی در تالاب انزلی شناسایی گردید. بیشترین جمعیت در سال ۱۳۹۲ و کمترین جمعیت در سال ۱۳۸۴ به ترتیب با جمعیت ۱۲۵۴۲۷ قطعه و ۶۸۹۵۳ قطعه شمارش شد. مرغابیان (Anatidae) با ۱۹ گونه بیشترین تعداد را در بین تیرهها دارا بودند و به طور میانگین ۵۲/۶± ۹۹/۶۵ درصد از کل جمعیت پرندگان مهاجر متعلق به پرندگان این تیره بود. بیشترین غنای گونهای براساس شاخص مارگالف در آبچلیکیان و بر اساس شاخص منهنیک در کشیمیان مشاهده شد. بیشترین تنوع گونهای بر اساس شاخص شانون-وینر و عکس شاخص سیمسون در مرغابیان و بیشترین مقدار یکنواختی گونهای نیز بر اساس شاخص پیلو و شاخص سیمسون در باکلانیان مشاهده گردید. بخش مرکزی تالاب انزلی در همه سالها بیشترین تنوع و تعداد را دارا بود و بیشترین شباهت بر اساس شاخص موریستا و آزمون PCA نیز در بین بخش مرکزی و شرقی مشاهده گردید. این بررسی نشان میدهد علیرغم تهدیدات و مشکلات تالاب انزلی در سالهای اخیر، تغییرات تنوع و جمعیت پرندگان آبزی و کنار آبزی با توجه به شرایط دمایی هوا همواره در نوسان بوده است.
محمد حسنی، الهام صدیقی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
اکوسیستمهای تالابی زیستگاههای مولد و پویایی هستند که از تنوع زیستی حمایت میکنند. شناخت زیستگاه و نیازهای زیستگاهی پرندگان بهخصوص گونههای آسیبپذیر در جهت حفاظت از آنها و نیز اجرای برنامههای مدیریتی و نظارت پیوسته بر جمعیت آنها بسیار مؤثر است. برای این منظور تالاب شیرینسو با وسعت ۱۵ هکتار با ارتفاع ۱۸۷۳ متر از سطح دریا، در استان همدان موردبررسی قرار گرفت. شناسایی، شمارش و تعیین ترکیب جمعیت پرندگان مهاجر آبزی در این زیستگاه و ثبت تغییرات تعداد گونهها و تعداد جمعیت بهصورت یک هفته در ماه در طی سال ۱۳۹۱- ۱۳۹۰ انجام گرفت، برای تحلیل دادهها نرمافزار SDR-IV، BioDiversityPro و CAP ۴,۰ مورداستفاده قرار گرفت. کمیتهای تنوع گونهای با استفاده از شاخصهای سیمپسون، شانون- وینر و بریلوئین و یکنواختی با استفاده از شاخصهای سیمپسون، اسمیت و ویلسون و کامارگو محاسبه گردید. نمودار حاصل از مرتبسازی تنوع زیستی به روش Renyi نشان داد که فصل پاییز دارای بیشترین تنوع بوده است. آنالیز SHE نیز بیانکننده این موضوع بود که مؤلفههای مؤثر بر شاخص عددی تنوع گونهای، مؤلفههای غنا و تنوع بودهاند. نتایج نشان داد که تعداد کل پرندگان ۲۷۲۵ فرد از ۵۴ گونه است. بیشترین جمعیت گونههای مهاجر در آبان ماه و کمترین آن در بهمنماه مشاهده شد. این مطالعه نشان داد که بیشترین جمعیت را پرستوی دریایی بالسفید با تعداد ۲۹۵ فرد و کمترین جمعیت را درنای معمولی و چنگر نوک سرخ با یکبار مشاهده در طول یکساله به خود اختصاص دادهاند.
صائب خوش نواز، سعید برومندنسب۲، هادی معاضد،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
در بسیاری از نقاط جهان، نیترات موجود در فاضلابهای کشاورزی، صدمات جدی، به کیفیت منابع آب وارد نموده است. در این تحقیق، حذف آلودگی نیترات فاضلاب کشاورزی کشت و صنعت کارون، در تالاب مصنوعی جریان سطحی حاوی گیاه وتیور بررسی شد. باهدف ارزیابی اثر نوع کشت گیاه در تالاب مصنوعی، زمانماند هیدرولیکی و دمای محیط، بر کارایی تصفیه این نوع سامانهها، نه حوضچه بهصورت موازی با مشخصات ۳ متر طول، ۱ متر عرض و ۸/۰ متر ارتفاع ساخته شد. جریان پیوسته فاضلاب، از آذر ۱۳۹۲ تا خرداد ۱۳۹۳ در این سامانهها برقرار شد. سه واحد از سامانهها حاوی گیاه بهصورت کشت ریشه گیاه در خاک، سه واحد بهصورت کشت شناور و سه حوضچه بدون بستر متخلخل و گیاه (شاهد) در نظر گرفته شد. زمانهای ماند هیدرولیکی انتخابشده ۵،۳ و ۷ روز بود و برای هر زمانماند، این آزمایش در شش مرحله، بهشدت ۶ ماه تکرار شد. میانگین دمای هوا در طی این مدت از ۹۲/۸ تا ۲۵/۳۱ درجه سانتیگراد در نوسان بود. نیترات ورودی به سامانهها و خروجی از آنها، اندازهگیری و میانگین بازده تصفیه، با استفاده از نرمافزار آماری SAS مقایسه شد. متوسط غلظت نیترات فاضلاب ورودی به هر واحد ۷۶/۳ ±۲۰ میلیمتر بود. نتایج نشان داد، اثر نوع کشت گیاه، زمانهای ماند و تغییرات دما در بازده حذف نیترات در سطح احتمال ۹۵ درصد معنیدار است بهطوریکه میانگین بازده حذف نیترات در زمانماند ۳ روز از ۲۴/۱۴ تا ۵۲/۳۷ درصد، در زمانماند ۵ روز از۳۲/۱۶ تا ۲۷/۴۱ درصد و در زمانماند ۷ روز از۴۲/۱۶ تا ۵۱/۵۰ درصد، متغیر بود. همچنین نتایج حاصل از بررسیها نشان داد، متوسط بازده حذف نیترات در سامانه کشت ریشه در خاک برابر ۰۹/۴۳ درصد، سامانه شناور ۳۶/۲۸ درصد و سامانه شاهد ۶۶/۱۵ درصد بود و حداکثر بازده حذف نیترات در همه سامانهها، بازمان ماند طولانیتر (۷ روز) اتفاق افتاد.
فرید سواری، کتایون ورشوساز، جعفر مرشدی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
با توجه به وضعیت منابع زیستی کشور لازم است هرگونه برنامهریزی در خصوص استفاده از سرزمین جهت کاربریهای مختلف و استقرار آنها در حوضههای مختلف با توجه به ظرفیت توان اکولوژیک و با دیدگاه توسعه پایدار و همسو با طبیعت صورت پذیرد تا ضمن حفظ کمیت و کیفیت محیطزیست نیازهای مختلف جامعه را نیز در خصوص استفاده از منابع تأمین نمود. لذا جهت نیل به این هدف لازم است که با توجه به شرایط و اقلیمهای متفاوت کشور مدلهای متناسب با شرایط اکولوژیکی محل مورد ارزیابی تهیه گردد تا به پتانسیلهای واقعی سرزمین جهت استقرار کاربریهای مختلف دستیافت. این پژوهش که در جهت ارزیابی توان اکولوژیک حوضه آبخیز رکعت شهرستان ایذه با موقعیت طول جغرافیایی "۰۶ َ۰۸ ْ۵۰ تا ً۰۳ َ۲۰ ْ۵۰ شرقی و عرض جغرافیایی ً۳۴ َ۳۹ ْ۳۱ تا ً۶۰ َ۵۰ ْ۳۱ شمالی جهت کاربری جنگلداری با استفاده از روش اصلاحشده مخدوم و روش AHP صورت پذیرفت. در ابتدا محدوده حوضه موردمطالعه بر روی نقشه توپوگرافی با مقیاس ۱:۲۵۰۰۰بسته شد و بعد از تعیین مرز محدوده مطالعاتی با استفاده از خطوط توپوگرافی، فایل DEM منطقه تهیه گردید و متعاقباً با استفاده از DEM منطقه نقشههای موردنیاز از قبیل نقشه محدودههای ارتفاعی، شیب وجهت شیب منطقه تهیه شد و در همین راستا نیز با استفاده از مدل کاربری جنگلداری دکتر مخدوم جدول AHP تهیه و در اختیار کارشناسان جهت امتیازدهی قرار داده شد که پس از جمعآوری پرسشنامهها و واردسازی به نرمافزار Expert choice وزن هر یک از معیارها بهدستآمده و معیارهای دارای اولویت جهت نقشهسازی مشخصشده که پس از نرمال-سازی وزن معیارها، نسبت به تلفیق نتایج AHP با GIS اقدام نموده و نقشههای شیب، جهت شیب، ارتفاع، تاج پوشش گیاهی، گونههای گیاهی، تراکم پوشش گیاهی، بافت خاک، ساختمان خاک، نوع خاک، خطوط همدما و خطوط همباران با فرمت رستری تهیه گردید و درنهایت توان حوضه رکعت جهت کاربری جنگلداری در چهار کد کاملاً مناسب، مناسب، خوب و کم تناسب ارزیابی گردید که هریک از کدهای حوضه تحت مطالعه جهت کاربری جنگلداری با مقادیر ۳۷۰۱۵۱۰ مترمربع دارای وضعیت کاملاً مناسب، ۲۸۳۵۹۷۰مترمربع دارای وضعیت مناسب، ۵۳۴۹۸۶۰ مترمربع دارای وضعیت خوب و ۴۴۱۲۷۳۰دارای وضعیت ضعیفتری نسبت به سه مورد قبلی از توان کاربری جنگلداری برخوردار میباشند.
محمود بهمنی، سید مهدی حسینی فرد، مریم اهدایی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
از معمولترین باکتریهای موجود در آب شیرین سراسر جهان آئروموناس هیدرو فیلا است که اغلب سبب بیماری در ماهیان پرورشی میشود. در طی سالهای گذشته جهت مقابله با بیماریهای عفونی آنتیبیوتیکها بهطور گستردهای مورداستفاده قرارگرفتهاند. در مقابل با رواج گرایش جهانی آبزیپروری سبز و توسعه سیستمهای ارگانیک کاربرد گیاهان داروئی بهعنوان درمان آنتیبیوتیکی موردتوجه قرارگرفته است. در این میان مرزنجوش از گیاهان مورداستفاده در طب سنتی میباشد که برای درمان بسیاری از بیماریها کاربرد دارد. در این تحقیق تأثیرات عصارههای آبی و الکلی گیاه مرزنجوش بر درصد بقاء و برخی از فاکتورهای خونی ماهی کپور معمولی که به باکتری آئروموناس هیدرو فیلا آلودگی داشتند موردبررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا عصارههای آبی و الکلی گیاه مرزنجوش تهیه گردید و در مرحله بعد تعداد ۱۵۰عدد ماهی کپور معمولی با میانگین وزن ۲۵± ۱۰۰ گرم تهیه شد. بعد از آداپتاسیون ماهیها به ۵ گروه در ۳ تکرار (تعداد ۱۰ عدد ماهی در هر تکرار) تقسیم شدند. در گروه شاهد مثبت تزریق سرم فیزیولوژی در ناحیه داخل صفاقی انجام شد و ماهیان هیچگونه عصارهای دریافت نکردند. در تیمار شاهد منفی تزریق باکتری زنده آئروموناس به میزان ۱۰۶×۵/۱ در ناحیه داخل صفاقی صورت پذیرفت و نمونهها با غذای عادی کپور تغذیه شدند. همین مقدار باکتری به ۳ تیمار دیگر تزریق شد و به ترتیب تیمار سوم ۱۶ گرم عصاره آبی، تیمار چهارم ۱گرم عصاره اتانولی و تیمار پنجم ۲۵/۰گرم عصاره متانولی به ازای هر ۱۰۰۰ گرم غذا دریافت کردند. بعد از اتمام دوره ۳۵روزه آزمایش از نمونهها خونگیری و تستهای سنجش فاکتورهای خونی انجام شد. همچنین میزان درصد بقاء در طول دوره ثبت و محاسبه گردید. نتایج نشان داد که عصارههای گیاه مرزنجوش باعث تغییر در فاکتورهای خونی ماهیان مبتلابه باکتری مذکور گردیده که این تأثیرات با شدت بیشتر در عصارههای الکلی بخصوص متانولی نسبت به عصاره آبی مشاهده گردید. همچنین میزان درصد بقاء در تیمار دریافتکننده عصاره متانولی اختلاف معنیداری با تیمار شاهد از خود نشان داد که میتوان بیان کرد احتمالاً بتوان از این گیاه برای درمان بیماریهای ناشی از آئروموناس هیدرو فیلای در ماهیان بهعنوان یک مکمل و یا جایگزین آنتیبیوتیکی استفاده کرد. البته برای تجویز قطعی نیاز به مطالعات تکمیلی و وسیعتر احساس میشود.
منصوره قائنی، لاله رومیانی، لیلا صفرخانلو،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مطالعه میزان فلزات سنگین آرسنیک، جیوه، روی و مس چهار گونه بومی از گیاهان آبزی دزفول به نامهای کارا Chara sp.، نی Phragmites australis، لویی Typha latifolia و پیزور Scirpus bulrush در بهار ۱۳۹۳ موردبررسی قرار گرفت. پس از نمونهبرداری از جنوب رودخانه دز، نمونهها به آزمایشگاه منتقل و با روشهای استاندارد در اتوکلاو خشک گردیدند و میزان فلزات سنگین ذکرشده در سه بخش ریشه، ساقه و برگ گیاهان با استفاده از دستگاه جذب اتمی در سه تکرار موردسنجش قرار گرفت. نتایج نشان داده که بیشترین میزان فلزات سنگین در ریشه گیاهان دیده شد و صرفنظر از گیاه موردمطالعه، بیشترین میزان فلز سنگین متعلق به فلز روی بود که در اندامهای مختلف گیاهان آبزی بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داد که ریشه نی (ppm ۴۱/۳۰۰) بیشترین میزان روی را نشان داد. در کل گیاه نی بالاترین میزان فلزات سنگین را نسبت به سایر گیاهان داشت
ابوالفضل عسکری ساری، مریم محمدی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
آرسنیک از عناصر سمی میباشد که به دلیل سمیت، سرطانزایی و جهشزایی پایش این عنصر دارای اهمیت فراوان است. این تحقیق در سال ۱۳۸۹ بهمنظور تعیین غلظت آرسنیک در عضله و کبد پنج گونه کپور نقرهای (Hypophthalmichthys molitrix)، کپور معمولی (Cyprinus carpio)، کپور علفخوار (Ctenopharyngodon idella)، کپورسرگنده (Aristichthys nobilis) و قزلآلای رنگین-کمان (Oncorhynchus mykiss) انجام شد. ۶۰ نمونه ماهی از مجتمع پرورش ماهی آزادگان در اهواز و پرورش ماهی قزلآلا چشمه دیمه در شهرکرد تهیه گردید. سنجش آرسنیک از بافتهای موردمطالعه از روش هضم خشک و روش جذب اتمی مدل Perkin Elmer ۴۱۰۰ صورت پذیرفت. بالاترین میزان آرسنیک در کبد ماهی کپور سر گنده ۰۴۸/۰±۳۱۰/. میلیگرم در کیلوگرم وزن تر و پایینترین میزان این عنصر در عضله ماهی کپور نقرهای ۰۲۳/۰±۱۷۷/۰ میلیگرم در کیلوگرم وزنتر بود. غلظت آرسنیک بین عضله و کبد قزلآلای رنگینکمان، کپورسرگنده و کپور علفخوار اختلاف معنیداری داشت (۰۵/۰P<)، اما میزان این عنصر در عضله و کبد کپور معمولی و کپور نقرهای اختلاف معنیداری نداشت (۰۵/۰
علی عصاره، ابراهیم امیری،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
ایران کشوری است خشک و دچار بحران آب. با توجه به نقش آبهای سطحی در اکوسیستم منطقه و تأثیر خشکسالی بر کمیت و کیفیت این آبها، تحقیق حاضر بهمنظور بررسی فراوانی وقوع خشکسالی در استان خوزستان انجام شد. به این منظور از آمار بارندگی سالانه ایستگاههای سینوپتیک دزفول، شوشتر، بهبهان، آبادان، مسجدسلیمان، اهواز و ایذه برای یک دوره آماری ۲۰ ساله (۱۳۹۱-۱۳۷۰) استفاده گردید. آزمون صحت و همگنی دادهها به روش ران تست و جرم مضاعف انجام شد. سپس فراوانی وقوع و شدت خشکسالی بر اساس ۵ شاخص، تحلیل دادههای بارندگی (SPI)، روش شاخص آستانه نرمال اقلیمی (RI)، شاخص بارش قابلاعتماد (DR)، روش نیچه و روش PNPI موردمطالعه قرار گرفت. نتایج بهدستآمده از روش SPI نشان داد که در ایستگاههای اهواز، دزفول، آبادان، مسجدسلیمان، بهبهان، ایذه و شوشتر به ترتیب ۷، ۶، ۶، ۶، ۷، ۹ و ۸ مورد از انواع خشکسالی، بر اساس شاخص RI در ایستگاههای منتخب به ترتیب ۱۰،۴،۳، بدون بروز خشکسالی،۵،۴ و ۴ مورد خشکسالی، بر اساس شاخص DR در ایستگاههای اهواز، دزفول، مسجدسلیمان، بهبهان و ایذه ۶ مورد و در ایستگاههای آبادان و شوشتر ۵ مورد خشکسالی، بر اساس روش نیچه در ایستگاههای اهواز و دزفول ۵ مورد در ایستگاههای آبادان و بهبهان ۴ مورد، در ایستگاه مسجدسلیمان ۳ مورد، در ایستگاه شوشتر ۲ مورد و در ایستگاه ایذه یک مورد خشکسالی اتفاق افتاده است. این در حالی است که نتایج تحقیق بر اساس شاخص PNPI نشان داد در ایستگاههای بهبهان و ایذه ۹ مورد خشکسالی، در ایستگاههای اهواز، مسجدسلیمان و شوشتر ۷ مورد خشکسالی و در ایستگاههای دزفول و آبادان ۶ مورد خشکسالی اتفاق افتاده است. نتایج نشان میدهد که در تمام ایستگاههای موردمطالعه در طول سالهای آماری حداقل ۳۰ درصد خشکسالی اتفاق افتاده است.
سیده راحله طباطبایی، غلامرضا سبزقبایی، سولماز دشتی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
تالاب بینالمللی شادگان از مهمترین تالابهای کشور و جهان است که در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی غلظت سم آترازین در رسوب و گیاه نی تالاب و ارایه راهکارهایی در جهت حذف و یا کاهش این سم در تالاب میباشد. روش انجام بهصورت مقطعی آزمایشگاهی است و ۶ ایستگاه به منظور نمونهگیری از طریق بازدیدهای میدانی و مطالعه نقشههای ۲۵۰۰۰۰/۱ انتخاب گردید. نمونهگیری در فصل پاییز ۱۳۹۰ صورت گرفت. استخراج سم از گیاه و رسوب با استفاده از محلول n هگزان و دستگاه سوکسله انجام و سپس با استفاده از دستگاه GC_NPD اندازهگیری شد. غلظت آترازین در نمونههای رسوب کلیه ایستگاهها و نمونه گیاه تمامی ایستگاهها بهجز ایستگاه شماره ۴ بیش از ۳ پی پی بی بهدست آمد. نتایج نمونهگیری درمحیط رسوب روند رو به کاهش میزان آترازین از ایستگاه سلمان فارسی به سمت ایستگاه شماره ۴ را نشان میدهد. این روند به نیمهعمر آترازین، میزان شوری رسوبات، میکروارگانیسمهای تجزیه کننده سم در محیط، عمق آب و مواد آلی موجود در خاک بستگی دارد. باید خاطر نشان کرد آژانس حفاظت محیط زیست و سازمان بهداشت جهانی سازمان استاندارد و تحقیقات صنعت ایران حداکثر غلظت مجاز آترازین را بهترتیب ۳، ۲ و ۲ میکروگرم بر لیتر اعلام نموده است. میزان غلظت سم در گیاه بهطور مستقیم تحت تآثیر میزان سم در رسوبات تالاب قرار دارد. بهطوریکه با کاهش میزان سم در رسوبات میزان غلظت سم در گیاه کاهش و با افزایش سم در محیط رسوب تالاب، غلظت آترازین در نی افزایش مییابد از مهمترین روشهای حذف و یا کاهش آترازین میتوان به روشهای زیست پالایی اشاره کرد.
علیرضا پورخباز، مرضیه خسروی، مهدی حسن پور،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
ماهیان بخشی از ذخایر باارزش زیستی دریای خزر محسوب شده و نقش مهمی در تأمین غذای انسانها بالأخص جوامع بومی و محلی دارند. طی سالیان اخیر فعالیتهای طبیعی و انسانساخت توانسته بخش زیادی از آلایندههای فلزات سنگین را وارد این اکوسیستم آبی نماید. این آلایندهها قادرند که بهتدریج توسط آبزیان جذب و در پیکره زنجیره غذایی بالا روند. تحقیق حاضر غلظت فلزات آرسنیک و آهن را در بافتهای عضله و پوست ماهی کیلکای معمولی (Clupeonella cultiventris caspia) (۵۰n=) و آلوزا (Alosa caspia) (۱۷n=) به علت اهمیت در تغذیه انسان و لزوم اطمینان از سلامت آن در سواحل جنوبی دریای خزر موردبررسی قرار داده است. نمونههای ماهی به روش هضم اسیدی آمادهسازی شده و سپس غلظت فلزات موردمطالعه با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل Scientific Equipment GBS قرائت شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت فلزات آرسنیک و آهن بین بافتهای عضله و پوست دو گونه موردمطالعه اختلاف معنیداری را با یکدیگر داشتهاند (۰۵/۰P<). همچنین نتایج نشان داد که غلظت فلزات آرسنیک و آهن بین بافتهای متناظر گونههای کیلکای معمولی و آلوزا اختلاف معنیداری را با یکدیگر داشت (۰۵/۰p<). نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد هیچگونه همبستگی معنیداری میان آرسنیک و آهن در بافت عضله و همچنین پوست ماهیهای کیلکای معمولی آلوزا وجود نداشت (۰۵/۰p>). از مقایسه نتایج بهدستآمده با استانداردهای ارائهشده جهانی مشخص گردید که غلظت فلزات آرسنیک و آهن در عضله و پوست ماهیان پایینتر از استانداردهای جهانی بود.
امیر هوشنگ بحری، اسماعیل رشیدی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مطالعه تأثیر آرام بخشی لیدوکائین بر مولدین گونه تیلاپیای نیل (Oreochromis niloticus) در مرکز تحقیقات آبزیپروری آبهای شور داخلی – ایستگاه تحقیقاتی بافق در شرایط آزمایشگاهی باهدف تعیین غلظتهای مناسب و مؤثر داروی فوق بررسی گردید. برای این منظور از ۴ غلظت متفاوت در ۴ تیمار (۴۰،۶۰، ۸۰ ، ۱۰۰میلیگرم بر لیتر) استفاده شد. میزان اثربخشی این غلظتها با اندازهگیری زمانهای بیهوشی و احیا در تیمارهای مختلف بررسی گردید. زمانهای بیهوشی بهطور معنیداری با افزایش غلظت ماده بیهوشی برای تمام تیمارها کاهش نشان داد. زمان احیاء نیز با افزایش غلظت مواد بیهوشی افزایش نشان داد (۰۵/۰ P<). ضرایب همبستگی بین زمانهای احیاء و غلظتها بهصورت(۹۳/۰=۲R) ۰۶۵/۱-x ۲۵/۱۵۳= ۳IS برای لیدوکائین محاسبه گردید. بهطور مشابه ارتباط معنیدار مثبت (۰۵/۰>P ) بین غلظت مواد بیهوشی و زمان رسیدن به احیاء کامل(۳RS) مشاهده گردید. ضرایب همبستگی بین زمانهای احیاء و غلظتها بهصورت ( ۹۹/۰ = ۲R)۱۵۹۸/۱ x۰۳۲۱/۰ = ۳ RS برای لیدوکائین محاسبه گردید. بنابراین با توجه به نتایج بهدستآمده لیدوکائین در غلظتهای پایینتر بر میزان بیهوشی و احیاء مجدد در ماهی تیلاپیای نیل مؤثرتر هست. همچنین این ماده ازنظر ایمن بودن و کمهزینه بودن نسبت به سایر مواد بیهوش کننده ، ارجح هست.